تهران، اوضاع وخيم است
جامعه ايران به ناجى و آزاد کننده نياز فورى دارد
کاميار آزادمهر
تابستان امسال در شرایطی فرا رسید که رژیم اسلامی با به اجرا گزاشتن طرح مبارزه با بد حجابی و طرح "جمع آوری ارازل و اوباش" عملاً عرصه را برای جوانان مسدود و آن ها را مجبور به خانه نشینی کرده است. طوری که این وضعیت در شهر های شمالی دارای شدت بیشتری بوده و جوانان در ایران هم که اغلب به خاطر شرایط مالی و موانع گوناگونِ دیگر جای بهتری را ندارند از یک مسافرت عادی نیز محروم شده اند. طبق اخباری که در بازار لباس های تابستانه پیچیده، ماموران اماکن اقدام به جمع آوری مانکن های لباس از درون ویترین ها و بستن مغازه ها به بهانه ی واهی کرده اند و می خواهند به زودی طرح جدیدی برای جمع آوری لباس های به اصطلاح خودشان زننده را به اجرا بگذارند. هم اکنون نیز بسیاری از مغازه ها لباس های خود را به صورت قاچاقی در انبارهای خود به مشتری های آشنا عرضه می کنند. همچنین ماموران وزارت اطلاعات با زنگ زدن و تهدید های تلفنی کلوپ ها و مراکزی را که به احتمال آن ها به فروش فیلم های غیر مجاز(بدون سانسور) می پردازند مجبور به بستن مغازه ی خود می کنند. البته در صورتی که نتوانند از فرد مظنون آتویی به دست بیاورند با این تهدیدها وی را مجبور به عقب نشینی و ترک منبع درآمد خود می کنند.
تمام شهر را موجی از ترس و استرس فرا گرفته و طبق آنچه گفته می شود آمار خود سوزی جوانان مخصوصاً دختران جوان به شدت رو به افزایش است که خود نشان از افسردگی شدیدی است که ناشی از محدودیت های فرهنگی، اجتماعی، فقر و اعتیاد می باشد. آمار خودکشی در افراد دانشجو بسیار زیاد و باور نکردنی است به طوری که خود من تا کنون شاهد 3 خود کشی در بین دوستان دانشجوی خود بوده ام که متاسفانه هر سه به مرگ این دانشجویان انجامیده است. زیرا طریقه ی خود کشی بر خلاف معمول آن که وسیله ای برای تهدید و ترساندن اطرافیان از جانب شخص اقدام کننده بوده و اغلب به خاطر شرایط حاد روانی به وجود می آمده، اکنون و متاسفانه تنها وسیله برای "خلاصی" از منجلابی است که جوانان را در کام خود کشانده است و به طرزی انجام می گیرد که کسی امکان بازگرداندن قربانی را نداشته باشد. استفاده از قرص برنج یکی از مواردی است که به شدت در بین دختران جوان رو به افزایش است تا جایی که باعث شک و گمان بسیاری در بین مردم و مخصوصاً قشر درگیر با این موارد گشته که حاکی از دست داشتن نیروهای مخفی از قبیل وزارت اطلاعات در کشته شدن قربانیان توسط این قرص ها بوده که به صورت تلقین و یا به زور صورت می گرفته است.
مواردی دیگر از قبیل اعتیاد و بزه نیز از عواقب ناشی از این گونه محدودیت ها بوده که باید در روزهای آتی منتظر خبرهای تکان دهنده ای در این مورد باشیم. چون با محدودیت های اعمال شده شرایط برای جوانان بسیار بحرانی گشته و چهار دیواری خانه ها تنها می تواند با استعمال مخدرات روحیه ماجرا جو و سرخوش جوانان را مقداری تسکین دهد.
از طرفی مسئله بنزین هم فشار مضاعفی را از جهات اقتصادی به خانواده ها و جوانان آورده است. نرخ رشد تورم ناشی از آن حتی باعث گران شدن بیجهت کالاهایی شده که در تابستان معمولاً با کاهش قیمت همراه بوده اند. به طور مثال گوشت قرمز در چند روزه ی اخیر بدون هیچگونه توجیهی با افزایش چند درصدی وارد بازار شده در حالیکه معمولاً در تابستان با افت قیمت نه چندان محسوسی همراه بوده است. از طرفی بیکار شدن جوانانی که با ماشین های خود کار می کرده اند و محروم شدن قشر گسترده ای از جامعه که توان مسافرت با خطوط هوایی را ندارند را باید به این موارد اضافه کرد.
در کل تمام این موارد در کنار هم با اعمال تحریم های دولتهاى غربى می تواند به راحتی شالوده اجتماع ایران را از هم بپاشد و خرابی های آن به جد از خرابی یک جنگ هسته ای کم تر نیست. جامعه ايران به ناجى و آزاد کننده نياز فورى دارد. کمونيسم بايد کارى بکند. *
|